علّت شناخته شده ای برای اسکیزوفرنی وجود ندارد. بسیاری از بیماریها، مثل بیماری قلبی، در نتیجه تداخل و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، رفتاری و ... به وجود میآیند و شاید این امر در مورد اسکیزوفرنی نیز صادق باشد.
نقش ارث در اسکیزوفرنی
از دیر باز، اسکیزوفرنی به عنوان یک بیماری خانوادگی شناخته شده است. کسانی که دارای وابسته نزدیکی هستند که به اسکیزوفرنی ابتلاء دارد، بیشتر در معرض دچار شدن به این اختلال هستند تا کسانی که چنین وابستگانی ندارند. برای مثال، جفت دوقلوی فردی که اسکیزوفرنی دارد، 40 تا 50 درصد خطر ابتلاء به این بیماری دارد. این احتمال برای کودکی که والدینش اسکیزوفرنی دارند 12٪ است. به طور کلی، احتمال ابتلاء به اسکیزوفرنی در کلّ جمعیت در حدود یک درصد است .
دانشمندان در حال مطالعه عوامل ژنتیکی در اسکیزوفرنی هستند. به نظر میرسد که احتمالاً چند ژن در ایجاد زمینه رشد این اختلال دخالت دارند. به علاوه، به نظر میرسد عواملی چون مشکلات پیش از زایمان نظیر عدم تغذیه مناسب جنین یا عفونت رحم، و بسیاری محرکهای تنشزای نامشخص دیگر در ایجاد اسکیزوفرنی نقش داشته باشند.با وجود این، هنوز مشخص نیست که چگونه این زمینههای ژنتیکی منتقل میشوند و هنوز به طور دقیق نمیتوان پیشبینی کرد که آیا یک فرد به این بیماری مبتلا میشود یا خیر.
چند ناحیه از ژنوم انسان برای مشخص کردن ژنهایی که احتمال داده میشود در پیدایش اسکیزوفرنی دخالت داشته باشند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. تا به امروز، بیشترین و قویترین احتمال به کروموزمهای 13 و 6 داده میشود امّا هنوز به اثبات نرسیده است.تعیین ژنهای مشخصی که در ایجاد اسکیزوفرنی دخالت دارند، سرنخهای مهمی را درباره این که چه اختلالاتی در مغز پیش میآید که به پیدایش این بیماری میانجامد، به دست خواهد داد و پژوهشگران را به تولید داروها و روشهای درمانی جدیدتر و بهتر رهنمون خواهد ساخت.
آیا اسکیزوفرنی با یک عیب و نقص شیمیایی در مغز ارتباط دارد ؟
دانش اولیه درباره شیمی مغز و ارتباط آن با اسکیزوفرنی به سرعت در حال گسترش است. انتقال دهندههای عصبی (موادی که ارتباط بین سلولهای عصبی را ممکن میسازند) در ایجاد اسکیزوفرنی دخالت دارند. به احتمال زیاد، هر چند هنوز به طور قطعی مشخص نشده است، اسکیزوفرنی با عدم تعادل در سیستمهای شیمیایی پیچیده و همپیوند (دارای ارتباط متقابل) مغز ارتباط دارد.
آیا اسکیزوفرنی به دلیل ناهنجاری فیزیکی در مغز به وجود میآید ؟
پیشرفتهای عمدهای در فناوری تصویربرداری عصبی به عمل آمده که به دانشمندان اجازه میدهد تا به مطالعه ساختار و کارکرد مغز موجودات زنده بپردازند. مطالعات زیادی که بر روی افرادی که دارای اسکیزوفرنی هستند صورت گرفته، نشان دهنده ناهنجاریهایی در ساختار (برای مثال، بزرگشدگی بطن داخل مغز و اندازه کوچک برخی ناحیههای مغز) و کارکرد (برای مثال، کاهش درفعالیت سوخت و ساز در برخی ناحیههای مشخص) مغز بودهاند. باید تاکید کرد که این ناهنجاریها بسیار جزئی هستند و ویژگی همه کسانی که اسکیزوفرنی دارند نمیباشند و تنها در کسانی که این بیماری را دارند نیز رخ نمیدهند.
مطالعات میکروسکوپی بافت مغز پس از مرگ نیز نشانگر تغییرات اندک در توزیع یا تعداد سلولهای مغزی در افرادی که اسکیزوفرنی داشتهاند بوده است. به نظر میرسد که بسیاری از (امّا احتمالاً نه همه) این تغییرات، پیش از بیمار شدن فرد وجود داشته است و اسکیزوفرنی شاید تا حدی، اختلال در رشد مغز باشد.زیست عصبشناسان دریافتهاند که اسکیزوفرنی احتمالاً نوعی اختلال رشد است که حاصل تشکیل پیوندهای نامناسب توسط نورونها در خلال رشد جنینی میباشد. این خطاها احتمالاً تا دوره بلوغ به صورت نهفته و غیرفعال باقی میمانند و در این دوره حساس که تغییرات در مغز به صورت طبیعی اتفاق میافتد باعث میشوند که تعامل بین نورونها از طریق پیوندها و اتصالات نادرست و معیوب صورت گیرد. پژوهشها بر روی تعیین عوامل جنینی که باعث چنین اختلالاتی میشود تمرکز دارد.
در یک مطالعه دیگر، پژوهشگران با استفاده از روشهای تصویربرداری از مغز به شواهدی دست یافتهاند مبنی بر این که برخی تغییرات اولیه زیست شیمیایی پیش از بروز نشانگان بیماری وجود دارد و سرگرم آزمایش مدارهای عصبی که به احتمال زیاد در تولید این نشانگان دخالت دارند میباشند. در همین حال، دانشمندانی که در سطح مولکولی کار میکنند، در حال کشف علل ژنتیک ناهنجاریها در رشد مغز و در سیستمهای انتقال دهندههای عصبی که کارکرد مغز را تنظیم میکنند میباشند.
سابق بر این بر نقش رفتار والدین در ایجاد اسکیزوفرنیا بیشتر تاکید می شد اما به تدریج مشخص شده است که این مورد اثری در این امر ندارد. اسکیزوفرنیا بیشتر یک سندروم است و بیشتر عوامل بیولوژیک و مغزی در ایجادش دخالت دارند تا عوامل روانی و رفتاری.
روشهای درمان اسکیزوفرنیا 1
روشهای درمان اسکیزوفرنیا قسمت دوم
علائم اسکيزوفرنيا
علائم اسکيزوفرنيا ـ قسمت دوم
علل اسکیزوفرنیا
پیشگیری از اسکیزوفرنی - روش کاهش ریسک
تاثیرگذاری الکتروشوک در اسکیزوفرنیا
عوارض جانبی مصرف داروهای ضدروان پریشی
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، ساختمان سپاهان ، طبقه 4
تلفن : 32241146 - 031
مجتبی [ 1392-07-05 ] سلام
به نظر من اختلال اسکیزوفرنی رو نمی شه تو فیزیولوژی مغز و نرون ها و دوپامین و غیره پیدا کرد.اسکیزوفرنی رابطه مستقیمی با ضمیر ناخودآگاه داره و اگر روزی بشر به علت واقعی اسکیزوفرنی پی ببره نه تنها اسکیزوفرنی بلکه تمام بیماری های روانی که رابطه مستقیمی با ضمیر ناخودآگاه دارن رو جلوگیری و درمان میکنه.داروهایی که برای اسکیزوفرنی تجویز می شه اون رو درمان نمی کنه بلکه فقط صدا ها رو سروب می کنه و به نظر من درمان دارویی اسکیزوفرنی از خود اسکیزوفرنی هم بدترهبی هویت [ 1392-03-26 ] سلام وعرض ادب مجدد.آقای دکتر من از شما خواهش میکنم اگر سوال من خدمت شما رسیده یک جوابی در همینجا یا بخش سوالات پزشکی به من بفرمایید چون من تمام زندگی ام را عاطفه واراده ساختگی پر کرده (خصوصا در رابطه با نامزدم)وبه کمک افرادی چون شما برای ادامه زندگی نیاز دارم.با تشکر
در ضمن متوجه هستم نباید سوالم را اینجا بپرسم اما نشد.بی هویت [ 1392-03-14 ] بنام خدا وسلام
چقدر قشنگ است آقای دکتر پشت کامپیوتر بنشینی بدون هیچ افکار اعصاب خرد کن وجانکاهی تایپ کنی.اما افسوس که برایم اینطور نیست سلامم خداحافظی ام دستت درد نکن هایم فقط ادا وبازی است تا کسی نفهمد من شاید در آستانه جنونم.دختر 24 ساله ای هستم که چند سالی میشودطعم واقعی روزگار را هرچند تلخ نچشیده ام،یه روزی آرزوم بود پشت کامپیوتر فقط تایپ کنم تا بینهایت اما الان تمام علایق قبلی ام رسیده به زیر صفر.کارم شده ازاینترنت دنبال کردن واژه سیاه اسکیزوفرنی.سابقه خانواده ام عموم دختر عمه پسر عمه ودو تا برادرام منو میترسونه البته نه از مبتلا شدن که از پاشیدن زندگی بی ستون وبی حسی که 6ماه قبل پی ریزی شده با هیچ شوری از طرف من .آقای دکتر خواهشا در نتیجه گیری شما برای پاسخ این اطلاحات ادبی من باعث احیانا سردر گمی شما نشود چون یک مقدار ذاتا ومقداری بر حسب رشته تحصیلی ام ادبیات میدانم وحالا سوال من ازشما:من نسبت به همه چیز وهمه کس حتی کسانی که مثلا در قاره آفریقا زندگی میکنند حساسیت نشان میدهم وبیشترش از نوع کینه وحسادت وخودخواهی است.احساس میکنم اگر کسان دیگری نباشند مثلا اگر برادرانم نبودند من با پدر مادرم رابطه خوبی داشتم یا اگر مادرم نبود من با نامزدم میتوانستم بهتر باشم نمیدانم منظورم را میفهمانم یا نه در هرحال من نسبت به همه و همه وهمه وکل رفتار دیگران طوری حساسم که از زندگی خودم مانده ام کارم شده فکر کردن به اینکه در جواب ابراز علاقه ومحبت دیگران با دل خالی از محبت وپراز حاشیه ام چه جوابی دهم وبعدا چندین ساعت بنشینم ودوباره گفته هایم را در ذهنم بازرسی کنم ونزدیک ونزدیک تر شوم به جنون.ونمونه دیگر از افکارخرابم مثلا مادرم میگوید پایم درد میکند ومن پیش خودم فکر میکنم به من چه من که هیچ احساس دختر مادری نسبت به او ندارم یا وقتی نامزدم یا دیگران در مورد احساسات خودشان حرف میزنند من در درونم حرصم میگیرد وبا خودم میگویم من که هیچ احساس وعاطفه ای نمیفهمم به من چه که حس دیگران چیه یا اصلا احساس میکنم اگر کل عزیزانم بمیرند ومن بشنوم هیچ احساسی در من بیدار نمیشود وهیچکس را واقعا واز قلب دوست ندارم وفقط سطحی است ودرحال حاضر مشکلم اینه که با وجودی که میدانستم بی حسم باز ازدواج کردم والان در رابطه های عاطفی وجنسی ام مانده ام .میل جنسی ام وقتی نامزدم نیست ومن افکار جنسی دارم خیلی خیلی بیشتر از زمانی است که او در کنارم نشسته.آیا من باید به نامزدم ماجرا را بگویم واز او در خواست جدایی بکنم یا همینطور بازیگرانه به نقشم ادامه دهم؟این را هم بگویم که من قبل از ازدواج دقیقا نمیدانستم که اینها علایم بیماریهای روانی است وگرنه اگر مطمئن میشدم خودم او وخانواده هایمان را سرکار نمیگذاشتم.آیا من در آستانه اسکیزوفرنی هستم؟متشکرم
آقای دکتر چون من دسترسی به ایمیل خودم ندارم نتونستم در کاربران عضو بشم وهمچنین بیشتر از600کاراکتر جایز نبودسوالمو اینجا پرسیدم ممنون میشم اگه جواب من رو در سایتتون بدین
.اینم بگم همین الان این فکر زشت اومد به ذهنم که من اصلا دلم نمیخواد سایت شمارو به برادرم که دچار این بیماریه ودرحال درمان وحالشم نسبتا خیلی خوبه معرفی کنم .خیلی افکار بد وآزاردهنده ای هست که احساس میکنم نزدیک به واقعیتننایب [ 1391-08-25 ] با سلا م وخسته نباشید.لطفا اگه امکان باشه.ادرس سایتهایی که میتوان مقالات لاتین از ان گرفت را به ما معرفی نمایید. با تشکرشهریار پویان راد [ 1391-02-07 ] با سلام
مطالب مفیدی بود که نکات تازه ای در آن بود که برای من تازگی داشت.من خودم سال ها در ایران به این بیماری دچار بودم.ولی از حدود دو هفته پیش زیر نظر پزشک شروع به قطع تدریجی داروها کرده ام.می خواهم یک نکته را عرض کنم و آن این که که نقش فشارهای شدید روانی ناشی از محیط زندگی در بیماری من بسیار بسیار تاثیر داشته. و با عوض کردن نوع زندگی و محیط دارم به طور معجزه آسایی خوب می شوم.ممنونم و سپاسگزارمبرای متن پیام فقط از حروف فارسی استفاده کنید .
این فرم صرفا جهت دریافت نظرات ، پیشنهادات و انتقادات کاربران در مورد مطلب فوق میباشد .
به سوالات پزشکی در این بخش پاسخ داده نمیشود .
از ارسال پیام های تبلیغاتی در این بخش خودداری نمایید .
حداکثر طول مجاز برای متن پیام 500 کاراکتر است .